نظام جمهوری اسلامی ایران، یک نوع نظام ظالم و ستمگری است که شاید در
فرهنگ لغت علوم انسانی و علوم دینی برای این نوع نظام و سیستم حکومت، تعریفی وجود
نداشته باشد. به طور کلی مردم ایران با ملت های تحت اشغال، با چنین نظام و سیستم
حکومتی روبرو هستند و حریم خصوصی و عمومی آن ها را به رسمیت نمی شناسد. بنده معتقد
هستم که این رژیم بایستی برانداخته شود. اما بحث و مسئله بنده با صاحب نظران دیگر،
جایگزینی این رژیم و آینده ایران است و به نظر بنده، آزادی و دموکراسی در تبادل
نظرات موافق و مخالف رشد می کند.
سؤالی که
همه ماها بایستی به دنبال آن باشیم این است که چه چیزی این نظام ظالم و ستمگر را
پا برجا نگه داشته است؟ در این رابطه بعضی ها معتقد هستند که ظلم بیش از حد، باعث
پایداری این نظام شده است و بعضی های دیگر هم اعتقاد دارند که این نظام فضای
فعالیت برای رشد اپوزیسیون را چه در داخل ایران و چه در خارج از مرزهای ایران را
محدود کرده است.
مردم ایران در سال 1357، به این خاطر انقلاب کردند که ازادتر باشند و
در رفاه بیشتری زندگی بکنند.
همه ماها از قدرت و اختیارات نیروهای سرکوبگری همچون سپاه، بسیج و
دیگر نیروهای نظامی محافظ جمهوری اسلامی، آگاه هستیم. اما آنچه که باعث پایداری
بیشتر این نظام شده است، قدرت نرم آن است که ستون اصلی این نظام است.
نظام جمهوری اسلامی از طریق ایجاد نقطه ضعف مثل بکارگیری پرستوها(زنان
فاحشه آموزش دیده) و یا درگیر کردن افراد به فساد و ترفندهای آخوندی دیگر، توانسته
است از میان نخبگان، افرادی را به کار گمارد که به خط قرمزهای نظام وفادار باشند و
آن ها را به عنوان خبرنگار مخالف نظام به مرزهای خارج از ایران راهی بکند. بیشتر
برنامه های خبرپراکنی رسانه های خارجی، به وسیله این افراد که به ظاهر مخالف نظام
هستند در حالی که پرورش یافته نظام اند، اجرا و به نمایش گذاشته می شوند. این عمل
نظام مختص به خبرنگاران و خبرپراکنی هایشان نیست بلکه اپوزیسیون را هم شامل می
شود.
در بلوچستان تحت اشغال جمهوری اسلامی، با توجه به شرایط خاص این
منطقه، اغلب اعتراضات به صورت مسلحانه بوده است. جمهوری اسلامی برای مقابله با این
اعتراضات، افرادی را که پیش از آن علیه حکومت می جنگیده اند، تامین داده که از آن
به عنوان «تامین صحرایی» یاد شده است. و آن بدین صورت است که معترضان مسلح، از طرف
حکومت تامین شده و اسلحه خود را به حکومت تحویل نمی دهند و همچنین کمپهای خود را
هم تعطیل نمی کنند اما زیر نظر سپاه قدس کارمی کنند و هدف آن ها این است که افراد
مسلح مخالف حکومت را شناسایی بکنند و اختلافات بین آن ها را دامن بزنند تا از این
طریق حملات مسلحانه این گروه ها را علیه حکومت کند بکنند. این کار فریبکارانه
حکومت از سال 1980 شروع شده و تا الان هم ادامه دارد.
زندگی، مرگ، فقرو ثروت مردم ایران، بیشتر تحت تأثیر جمهوری اسلامی
است. نظام جمهوری اسلامی، در بین سازمان های چپ گرا در اروپا، نفوذ زیادی دارد.
اکثر این سازمان ها، حامیان و طرفداران شرم اور نظام جمهوری اسلامی هستند. نظام
جمهوری اسلامی همان طوری که توانسته است گروه های مسلحی را برای حفاظت از منافع
خود ایجاد بکند و برای مدتی بیشتر خود را از این طریق ثابت نگه دارد، در مورد تشکیل
سازمان ها و مخالفان به ظاهر مخالف اما در عمل موافق، هم عقب نمانده است.
بسیاری از بلوچ های تحت سلطه جمهوری اسلامی(ایران)، به بهانه های
مختلف، بلوچستان را ترک می کنند و به این امید که خود را به اروپا برسانند راهی
کشورهای همسایه می شوند که اکثرا ترکیه را به کشورهای دیگر ترجیح می دهند. با توجه
به اینکه ترکیه گذرگاه و مسیر پناهجویان به اروپا است و پناهنده های زیادی از
کشورهای مختلف در آن هستند، لذا آسیب پذیری بلوچ ها در این کشور نسبت به جاهای
دیگر بیشتر است.
در بین بلوچ های ... سازمان هایی وجود دارند که به این افراد وعده کمک
مالی و پناهندگی می دهند و قبل از اینکه به آن ها کمکی بشود، از آن ها پرونده سازی
می کنند و یک سری اطلاعات از جمله فتوکپی شناسنامه تا میزان تحصیلات و وضعیت خدمت
سربازی از آن ها خواسته می شود.
البته ناگفته نماند که همه سازمان های سیاسی، اقتصادی و حقوق بشری این
حق را دارند که از نفوذ سازمان های اطلاعاتی در تشکیلات خود، جلوگیری کنند. اما
این افراد یا سازمان ها که وعده کمک مالی و کمک پناهندگی به افراد می دهند، به هیچ
عنوان این حق را ندارند که مدارکی از جمله فتوکپی شناسنامه یا پاسپورت و یا مدارکی
دیگر از افراد بخواهند. مگر اینکه قانونی باشد و به پناهنده این تضمین و اطمینان
را بدهد که اطلاعات جمع اوری شده مطابق با قواعد و ضوابط، حفظ و نگهداری می شوند.
چه ضمانتی وجود دارد که اطلاعات جمع آوري شده پناهجو، به دست اطلاعات سپاه و یا
دیگر سازمان های امنیتی که پناهجو آنجا زندگی می کند، نرسد. این عمل غیرقانونی و
غیراخلاقی است و جان افراد را به خطر می اندازد.
به نظر بنده و با توجه به تجربه شخصی خودم، جمع آوری اطلاعات از افراد
پناهجو به این شیوه، خطرافرین است و معتقدم کمک آنچنانی نه به بلوچ می کند و نه به
براندازی نظام جمهوری اسلامی. بلکه این اعتقاد را دارم که این عمل، یک برنامه به
اصطلاح باج سبیل گرفتن از افراد پناهجو و آسیب پذیر می باشد.
مهراب سرجوئی لندن
No comments:
Post a Comment